مردم تمام تمدنهای قدیمی، از مصر و ایران گرفته تا هند و چین، طلا را فقط یک فلز گرانقیمت نمیدانستند. مصریها آن را گوشت خدایان میدانستند، ایرانیها از آن برای نشان دادن قدرت پادشاهی استفاده میکردند، هندیها آن را هدیهای آسمانی میدیدند و چینیها باور داشتند کوهی از طلا وجود دارد که راز جاودانگی در آن پآنهان شده است. طلا در مذاهب مختلف هم اهمیت خاصی دارد. از صلیبهای طلایی مسیحیت تا معابد طلاکاری شده بودایی، از محدودیتهای اسلام برای استفاده مردان از طلا تا جایگاه ویژه آن در یهودیت، همه نشان میدهند که این فلز گرانبها چیزی فراتر از یک فلز معمولی است.
تاریخچه طلا در ایران و جهان
تاریخ طلا داستان جالبی دارد و قدمت آن به هزاران سال پیش بر میگردد. از روزی که انسانها کنار رودخانهها تکههای درخشان طلا را پیدا کردند، این فلز خوشرنگ راهش را به زندگی ما باز کرد و حالا داستانهای جذابی از آن روزها برای تعریف کردن داریم.
طلا در افسانه ها: دوران باستان و مصر
باستانشناسها میگویند اولین نشانههای طلا را در غارهای ۴۰ هزار سال پیش پیدا کردهاند. تاریخچه طلا در این دوران خیلی هیجانانگیز است، چون مصریها اولین کسانی بودند که فهمیدند طلا را چطور ذوب کرده و با فلزات دیگر ترکیب کنند. آنها حتی نقشه معدنهای طلا را هم داشتند و این فلز گرانبها را در مقبرههایشان به کار میبردند.
مصریها یک قانون جالب داشتند؛ هر تکه طلا برابر با دو و نیم تکه نقره بود. اما برای خرید و فروش از طلا استفاده نمیکردند و به جایش محصولات کشاورزی رد و بدل میکردند. طلا در افسانه ها همیشه نماد ثروت و قدرت بوده، مصریها برای زینت نیز از آن استفاده میکردند.
طلا در دوران مادها
مادها اولین کسانی بودند که در کوههای اطراف همدان معدنهای طلا پیدا و شروع به کندن زمین و بیرون کشیدن آن کردند. آنها فقط به طلا اکتفا نکردند و معدنهای دیگری هم پیدا کردند. مادها با زرنگی تمام مس، آهن، نقره، سنگ مرمر و سنگهای گرانقیمت را از این منطقه بیرون میکشیدند.
استرابون، جغرافیدان یونانی، در نوشتههایش میگوید ایرانیها آن روزها سنگهای معدنی زیادی داشتند. طلا در افسانه ها جایگاه خاصی داشت و مردم برای یافتن آن تلاش میکردند. آنها به خوبی میدانستند که طلا در افسانه ها چه ارزشی دارد. کارشان هم حساب و کتاب داشت؛ معدنهای طلا را در کوههایی پیدا کردند که برای زندگی انتخاب کرده بودند و همین کار را برایشان راحتتر میکرد.
مادها معدنهای بزرگی در کرمان پیدا کردند. باستانشناسها میگویند این معدنها از سه هزار سال پیش فعال بودند. از طلایی که پیدا کرده بودند برای ساخت زیورآلات و وسایل قیمتی استفاده میکردند؛ حتی سرب و زرنیخ را هم از این معدنها بیرون میکشیدند.
طلا در افسانه ها: عصر هخامنشیان
داریوش کبیر در دوره هخامنشیان یک کار بزرگ انجام داد؛ او دستور داد اولین سکه طلای دنیا را بسازند. این سکه که اسمش «داریک» بود، خیلی زود همه جا پیچید و معروف شد. قبل از داریوش، هیچ کشوری سکه طلا نداشت و مردم با سکههای مسی و نقرهای خرید و فروش میکردند. داریوش با این کارش راه تازهای را جلوی پای کشورهای دیگر گذاشت.
هنرمندهای هخامنشی هم در کار با طلا استاد بودند و اشیای زیبایی میساختند. کارهای طلایی آنها آنقدر خوب بود که امروز موزههای معروف دنیا آنها را نگه داشتهاند. باستانشناسها بهترین نمونههای این آثار را در تخت جمشید، پاسارگاد، شوش و همدان پیدا کردهاند. طلا آنقدر مهم بود که اقتصاد هخامنشیان روی طلا و نقره میچرخید.
هخامنشیها طلا را فقط برای سکه نمیخواستند. طلا در افسانه های آنها میگوید که این فلز نماد قدرت و شکوه بود. آنها از طلا برای ساخت ظرفهای گرانقیمت، زیورآلات و تزیین کاخهایشان استفاده میکردند. جالب است بدانید که هخامنشیها برای اولین بار در تاریخ، قیمت ثابتی برای طلا تعیین کردند و همین کار باعث شد تجارت رونق پیدا کند.
دوران ساسانیان
دوران ساسانی اوج شکوه طلا در ایران بود. شاهان ساسانی به طلا علاقه زیادی داشتند. هرمز اول و خسرو دوم که از معروفترین شاهان ساسانی بودند، دستور میدادند برایشان تاج و تختهای طلایی درست کنند. مورخهای بیزانسی و عرب در کتابهایشان از این تاج و تختها زیاد نوشتهاند. طلاسازهای ایرانی در آن زمان آنقدر ماهر بودند که شهرتشان همه جای دنیا پیچیده بود.
ایران در دوره ساسانی، پر از طلا بود. در آن زمان، بیشترین طلای دنیا در دست ایران بود و همه راههای تجارت طلا از قلمرو ساسانیان میگذشت. تجار از هند و روم و چین میآمدند تا طلای ایرانی بخرند. ساسانیان از طلا برای کارهای مختلفی استفاده میکردند؛ از ساخت زیورآلات گرفته تا پرداخت هزینههای جنگی و حتی دستمزد سربازان و کارمندان.
اما همه نمیتوانستند از طلا استفاده کنند. فقط طبقه اشراف و ثروتمندان اجازه داشتند وسایل طلایی داشته باشند. آنها با طلا کاخهایشان را تزیین میکردند و ظرفهای طلایی میساختند. هنرمندان ساسانی در ترکیب طلا با سنگهای قیمتی استاد بودند و جواهراتی میساختند که حتی امروز هم در موزههای معروف دنیا نگهداری میشوند.
دوران معاصر
معدن طلای موته نزدیک دلیجان یکی از معروفترین معدنها بود. الان در ایران ۲۲ معدن طلا وجود دارد که هر سال ۳۵ هزار و ۶۰۰ تن سنگ طلا از آنها بیرون میآید. امروز طلا دیگر فقط برای زینت نیست. مردم از آن برای سرمایهگذاری استفاده میکنند و در صنعتهای مختلف به کار میرود. طلا همچنان محبوبترین فلز برای نگه داشتن ارزش پول است و مردم برای روز مبادا آن را میخرند.
شروع حضور طلا در افسانه ها و داستان ها
داستان طلا در افسانه ها از تمدن مصر باستان شروع شد. آنها طلا را فلز خورشید میدانستند و تابوت فرعون توتانخامون را از ۱۱۰ کیلوگرم طلای خالص ساختند. این تابوت طلایی، چهره توتانخامون را با دستکاریهای ظریف روی آن نشان میداد. در آن زمان، استفاده از طلا فقط برای فرعونها، خانوادههای آنها و مقامهای بلندپایه مجاز بود و مردم عادی اجازه نداشتند به آن دست بزنند.
طلا در افسانه های قوم اینکا هم داستان جذابی داشت. تاریخچه طلا در ایران نشان میدهد این قوم معبدی به نام کوریکانچا برای خورشید ساخت. سقف این معبد را با رشتههای طلا پوشاندند و روی آن را با زیورهای زرین آراستاند. اینکاها طلا را با خدا پیوند میدادند و برایشان خیلی مقدس بود. آنها معتقد بودند طلا عرق خورشید است که روی زمین ریخته و جامد شده است.
حتی در سرزمینهای دیگر هم طلا جایگاه ویژهای در داستانها داشت. در یونان باستان، از قرن هفتم و هشتم پیش از میلاد، سکههای طلا رواج پیدا کرد. طلا در افسانه ها همیشه نماد ثروت و قدرت بود، ولی جالب است بدانید که در امپراتوری روم، طلا را نماد تجمل نمیدانستند. آنها طلا را بیشتر برای معاملات تجاری و نشان دادن قدرت نظامی به کار میبردند.
طلا در ایران باستان و داستانهای ان
طبق افسانههای کهن ایرانی، سیمرغ پرندهای بود که پرهای طلایی داشت و هر جا این پرها میافتادند، به آن سرزمین برکت و خوشبختی میآورد. جالب است بدانید این پرنده افسانهای در بیشتر داستانهای حماسی ایران حضور دارد و نماد خرد و دانایی به حساب میآمد.
طلا در افسانه ها به ما میگوید که ایرانیان باستان این فلز درخشان را نماد خیر و برکت میدانستند. طلا در داستان کیخسرو، یک گنجینه آسمانی به حساب میآمد و در آیین زرتشت هم به خاطر پاکی و جاودانگیاش خیلی مورد احترام بود. فردوسی در شاهنامه از گنجینههای طلایی پادشاهانی مثل ضحاک و افراسیاب زیاد حرف میزند که نشان میدهد طلا چقدر برای نشان دادن قدرت و ثروت مهم بود.
بعضی از داستانهای شاهنامه هم درباره طمع برای طلایند. این داستانها نشان میدهند که چطور حرص و طمع برای به دست آوردن طلا میتواند آدمها را به نابودی بکشاند. در واقع ایرانیها با این داستانها میخواستند به مردم یاد بدهند که طلا خوب است اما نباید اسیرش شد.
طلا در اسطوره های هندی
طلا در افسانه های هندی با داستان “سامودرا مانتان” شروع میشود. هندیها باور داشتند که خدایان و شیاطین یک روز تصمیم گرفتند اقیانوس را بچرخانند تا به شهد جاودانگی برسند. آنها از یک کوه بزرگ و یک مار غولپیکر برای چرخاندن اقیانوس استفاده کردند. طلا در افسانه ها میگوید وقتی آنها اقیانوس را چرخاندند، گنجینههای طلایی زیادی از دل آب بیرون آمد.
طلا در افسانه های هندی یک هدیه آسمانی بود. هندیها فکر میکردند خدایان این فلز درخشان را به آنها هدیه دادهاند. به همین خاطر طلا را در آیینهای مذهبی و مراسمهای مقدس خود به کار میبردند. طلا در افسانه ها آنقدر برای هندیها مهم بود که شهر دوارکا را هم که لرد کریشنا در آن حکومت میکرد، شهر طلایی مینامیدند.
این باورها آنقدر قوی بود که تا امروز هم ادامه دارد. طلا در افسانه ها میگوید هندیها هنوز هم بیشترین طلای دنیا را میخرند و از آن در مراسم عروسی و جشنهای مذهبی استفاده میکنند.
طلا در اسطوره های مصری
مصریهای باستان طلا را فراتر از یک فلز معمولی میدیدند. آنها باور داشتند طلا گوشت و پوست خدایان است و به خصوص این فلز درخشان را به خدای خورشید نسبت میدادند. به همین خاطر فرعونها که خودشان را از نسل خدایان میدانستند، دستور میدادند تابوتهایشان را از طلا بسازند تا راحتتر به دنیای مردگان سفر کنند.
طلا در افسانه ها میگوید که مصریها باور داشتند طلا هیچوقت از بین نمیرود و همین باعث شده بود فکر کنند این فلز درخشان از جنس خدایان است. همین باور باعث شد ماسک طلایی توتعنخآمون را بسازند که در سال ۱۹۲۲ کشف شد.
مصریها طلا را خیلی مقدس میدانستند و معتقد بودند این فلز میتواند از مردهها در دنیای پس از مرگ محافظت کند. به همین خاطر بود که فرعونهای مرده را با کلی زیورآلات طلا دفن میکردند و مقبرهها و معبدهایشان را با طلا تزیین میکردند. آنها فکر میکردند وقتی فرعونی با طلا دفن میشود، راحتتر میتواند به دنیای مردگان برود.
طلا در اسطوره های چینی
چینیها داستان جالبی درباره یک کوه طلایی داشتند. آنها میگفتند جایی در دوردستها کوهیست که درختهایش همه از طلا و نقره ساخته شدهاند. این داستان آنقدر دهان به دهان چرخید که خیلیها به هوای پیدا کردن این کوه راه افتادند و به سفرهای طولانی رفتند.
طلا در افسانه ها میگوید این کوه فقط برای پیدا کردن گنج نبود. چینیها باور داشتند این کوه جای زندگی آدمهای جاودانه است و هر کسی بتواند به قلهاش برسد، عمر ابدی پیدا میکند. همین باور باعث شد خیلیها به دنبال این کوه بروند، اما هیچکس نتوانست آن را پیدا کند.
چینیها از طلا برای نشان دادن قدرت هم استفاده میکردند. امپراتورهای چین روی تختهای طلایی مینشستند تا قدرتشان را به رخ بقیه بکشند. برای همین طلا در چین فقط یک فلز گرانقیمت نبود، بلکه نشانهای از ثروت مادی و جاودانگی معنوی به حساب میآمد.
طلا در اسطوره های افریقایی
قبیله آشانتی در غرب آفریقا یک داستان هیجانانگیز درباره تخت طلایی دارد. آنها میگویند یک روز از آسمان یک تخت طلایی پایین آمد و درست روی زانوی اولین پادشاه آشانتی نشست. مردم آشانتی این اتفاق را نشانهای از خدا میدانستند که به پادشاهشان اجازه داده بود حکومت کند.
طلا در افسانه ها میگوید این تخت طلایی برای مردم آشانتی خیلی مقدس بود. آنها این تخت را فقط یک وسیله معمولی نمیدانستند، بلکه آن را نشانهای از قدرت، اقتدار و انتخاب خدا برای پادشاهی میدیدند.
طلا در داستان ها و افسانه ها نماد چیست؟
طلا در قصهها و افسانههای قدیمی معناهای زیادی دارد. مردم در گذشته فکر میکردند طلا نشاندهنده قدرت و پادشاهی است. از مصر باستان گرفته تا سرزمینهای شمال، مردم طلا را به خداها و پادشاهان ربط میدادند.
در آن زمانها مردم باور داشتند طلا نشانه دانایی و خردمندی هم است. پادشاهان مصر با تاجهای طلایی خودشان میخواستند نشان بدهند که قدرتشان از طرف خداست. پادشاهان اروپایی هم در قرون وسطی با جامهای بزرگ طلایی میخواستند جایگاه بالای خودشان را به همه نشان بدهند.
ولی همین طلای قشنگ و گرانبها در داستانها و افسانهها یک روی تاریک هم داشت و گاهی بلایای زیادی سر آدمها میآورد. همه داستان شاه میداس را میدانیم که چطور آرزوی طلاییاش برایش دردسر درست کرد. یا داستانهای دریانوردها که میگفتند گنجهای طلایی نفرین شدهاند. این موضوع حتی تا امروز هم ادامه دارد. در داستانهای جدید مثل هری پاتر و ارباب حلقهها هم میبینیم که طلا هم قدرت میآورد و هم بدبختی.
طلا در قران و دیگر مذاهب
طلا در قرآن، به عنوان نعمتی الهی و نمادی از ثروت و زیبایی معرفی شده است. طبق روایات اسلامی، استفاده از طلا برای مردان حرام شده، اما زنان میتوانند از آن به عنوان زینت استفاده کنند. همچنین، در روایات آمده که طلا یکی از کالاهایی است که ربا در آن جریان دارد و مسلمانان باید در معاملات مربوط به آن دقت ویژهای داشته باشند.
طلا در دیگر مذاهب، اغلب نماد قدرت، پاکی و جلال الهی است. در مسیحیت از طلا برای ساخت صلیب و ظروف مقدس استفاده میشود. در یهودیت، معبد سلیمان با طلا تزیین شده بود و این فلز گرانبها نشاندهنده عظمت و قدرت الهی محسوب میشد. در هندوئیسم و بودیسم نیز طلا نماد خلوص و روشنایی معنوی است و معابد و مجسمههای مقدس را با آن تزیین میکنند.
مذهب | نماد و معنای طلا | کاربرد |
---|---|---|
اسلام | نعمت الهی و زینت | زیورآلات زنانه و تزیینات مساجد |
مسیحیت | جلال و پاکی الهی | صلیب و ظروف مقدس |
یهودیت | قدرت و عظمت الهی | تزیین معابد و وسایل مذهبی |
هندوئیسم | خلوص و ثروت | جواهرات خدایان و هدایای مقدس |
بودیسم | روشنایی معنوی | تزیین معابد و مجسمههای بودا |
جمعبندی
طلا در افسانه ها و داستانهای کهن همیشه معانی عمیقی داشته و دارد. این فلز درخشان در هر فرهنگ و تمدنی داستان خودش را دارد؛ مصریها آن را گوشت خدایان میدانستند، ایرانیها با آن قدرت پادشاهیشان را نشان میدادند، هندیها فکر میکردند هدیهای از آسمان است و چینیها دنبال کوه طلایی میگشتند که راز جاودانگی را در خودش پآنهان کرده بود. در مذهبهای مختلف هم طلا جایگاه ویژهای داشته، از صلیبهای طلایی مسیحیها تا معبدهای طلاکاری شده بوداییها. همه این داستانها و افسانهها یک چیز را به ما میگویند: طلا همیشه دو روی سکه بوده است؛ هم نماد قدرت و برکت، هم نشانه حرص و نابودی.