بازارهای دیجیتال فرصت مناسبی برای کسب سود فراهم میکنند؛ اما انواع کلاهبرداریها نیز در این فضا جریان دارد. یکی از روشهای رایج فریب سرمایهگذاران، کلاهبرداری پانزی است که با وعدههای غیرواقعی، سرمایه افراد را جذب کرده و در نهایت آنان را با زیانهای سنگین روبهرو میکند. نبود آگاهی درباره این خطرات، دارایی سرمایهگذاران را به خطر میاندازد. در ادامه این نوع کلاهبرداری را بررسی میکنیم تا شناخت بهتری از آن داشته باشید و در تصمیمگیریهای مالی خود هوشمندانهتر عمل کنید.
طرح پانزی یا ponzi scheme چیست؟
طرح پانزی نوعی کلاهبرداری مالی است که کلاهبرداران برای فریب سرمایهگذاران و تصاحب سرمایه آنها طراحی میکنند. در کلاهبرداری پانزی، طراحان پروژه که به آنها اسکمر میگویند، با وعدههای اغواکننده، افراد را به سرمایهگذاری در یک طرح سودآور تشویق میکنند؛ اما این وعدهها پایه و اساسی ندارند و تنها یک ترفند برای جلب اعتماد سرمایهگذاران به حساب میآیند.
اسکمرها این طرح را به این صورت اجرا میکنند که اعلام کنند سودهای ماهانه ثابت و تضمینشدهای به سرمایهگذاران پرداخت خواهند کرد. در ماههای ابتدایی، این پرداختها را انجام میدهند تا اعتماد افراد را جلب و سرمایه بیشتری جذب کنند؛ اما در واقع، این سودها را از سرمایه ورودی افراد جدید تامین میکنند؛ نه از یک فعالیت اقتصادی واقعی. با گذشت زمان، وقتی که جذب سرمایهگذار جدید متوقف شود یا اسکمرها به هدف مالی خود برسند، پرداختها را قطع کرده و پروژه را از بین میبرند. در این شرایط، بسیاری از سرمایهگذاران نه تنها سودی دریافت نمیکنند؛ بلکه اصل سرمایه خود را نیز از دست میدهند.
اما چرا افراد فریب چنین طرحهایی را میخورند؟ دلیل اصلی، پرداختهای اولیه و اعتمادسازی کاذب است. سرمایهگذاران اولیه که سودهای وعده دادهشده را دریافت میکنند، این طرح را به دیگران معرفی کرده و سرمایه بیشتری جذب میکنند؛ اما در نهایت، این چرخه ناپایدار متوقف شده و بسیاری از افراد ضررهای مالی جدی را تجربه میکنند. در این مرحله، افراد کلاهبرداری پانزی را شناسایی کرده و فریبکاری اسکمرها را درک میکنند، اما معمولا دیگر راهی برای بازگرداندن سرمایه خود ندارند.
با تاریخچه کلاهبرداری پانزی آشنا شوید
کلاهبرداری پانزی به نام چارلز پانزی گره خورده است. فردی که در اوایل قرن بیستم، با وعدههای غیرواقعی سودهای نجومی، سرمایهگذاران زیادی را فریب داد. در سال 1919، پانزی یک طرح سرمایهگذاری را بر اساس سیستم پستی آمریکا راهاندازی کرد. او مدعی بود که میتواند در ۴۵ روز، ۵۰ درصد و در ۹۰ روز، ۱۰۰ درصد سود به سرمایهگذاران پرداخت کند. این وعده، بسیاری را وسوسه کرد تا سرمایههای خود را در اختیار او بگذارند، بدون اینکه بدانند در دام یک کلاهبرداری پیچیده گرفتار شدهاند.
پانزی از یک ایده ساده اما مخرب استفاده کرد؛ بهجای اینکه سود سرمایهگذاران را از یک فعالیت اقتصادی واقعی تامین کند، از پول افراد جدید، برای پرداخت سود به سرمایهگذاران قبلی استفاده کرد. در ابتدا، پرداختهای منظم باعث جلب اعتماد مردم شد و سرمایهگذاران بیشتری جذب شدند.
او با استفاده از کوپنهای پستی بینالمللی، این توهم را ایجاد کرد که یک مدل اقتصادی پایدار طراحی کرده است. افراد کوپنهای پستی را خریداری میکردند و با تبدیل آنها به تمبرهای ارزشمند در کشورهای مختلف، به نظر میرسید که فرآیند سودآوری واقعی در جریان است. اما واقعیت این بود که هیچ فعالیت اقتصادی پایداری در کار نبود و تنها جریان نقدینگی جدید، سیستم را سر پا نگه میداشت. با افزایش تعداد سرمایهگذاران و بالا رفتن تعهدات مالی، پانزی دیگر قادر به پرداخت سودها نبود. در سال ۱۹۲۰، این طرح افشا شد و پانزی دستگیر شد. او پس از یک محاکمه پرحاشیه، به چندین سال زندان محکوم شد. طرحهای پانزی نهتنها در آن زمان؛ بلکه در دهههای بعد نیز به اشکال مختلف تکرار شدند.
یکی از نمونههای بزرگ معاصر آن، کلاهبرداری برنی میداف در سال ۲۰۰۸ بود که ارزش آن به ۶۵ میلیارد دلار رسید. این ماجرا نشان داد که حتی در عصر فناوری و شفافیت مالی، چنین فریبهایی همچنان ممکن است رخ دهند. کلاهبرداری پانزی درس مهمی به سرمایهگذاران میدهد: هرگز نباید وعدههای سود غیرمنطقی را بدون بررسی دقیق پذیرفت. اگر یک فرصت سرمایهگذاری، بیش از حد خوب به نظر برسد، احتمالا یک تله است.
هشداردهندههای طرح های پانزی
طرحهای پانزی از روشهای فریبنده و پیچیدهای برای جذب سرمایه استفاده میکنند؛ اما نشانههایی دارند که با دقت در آنها میتوان ماهیت کلاهبرداری را تشخیص داد. در ادامه، مهمترین هشداردهندههای این نوع پروژهها را بررسی میکنیم.
وعده نرخ بازگشت سرمایه بالا و بدون ریسک
هیچ سرمایهگذاری بدون ریسک نیست. هرچه سود یک پروژه بیشتر باشد، ریسک آن نیز افزایش پیدا میکند. در طرحهای پانزی، گردانندگان پروژه معمولا سودهای غیرمعمول و تضمینشدهای را وعده میدهند که از نظر منطقی و اقتصادی امکانپذیر نیست. اگر فردی چنین پیشنهادی را مطرح کرد، باید نسبت به آن شک کنید.
بازدهی مداوم و بیش از حد
نوسانات اقتصادی و شرایط بازار روی هر کسبوکاری تاثیر میگذارد. هیچ پروژهای نمیتواند همیشه بازدهی مثبت و صعودی داشته باشد. اگر گردانندگان یک پروژه ادعا کنند که این سرمایهگذاری هیچ افتی ندارد، احتمال دارد با یک طرح پانزی مواجه باشید.
پروژه های غیر رسمی و ثبت نشده
پروژههای قانونی باید به ثبت برسند و نهادهای مالی معتبر آنها را تایید کنند. در مقابل، گردانندگان طرحهای پانزی اغلب هیچ مجوزی دریافت نمیکنند و اطلاعات شفافی درباره هویت خود ارائه نمیدهند. اگر فردی که پیشنهاد سرمایهگذاری میدهد، درباره مجوزهای قانونی پروژه اطلاعاتی نداشته باشد، بهتر است درباره اعتبار آن تردید کنید.
استراتژی پیچیده و دشوار فهم
در یک پروژه واقعی، مدیران و سرمایهگذاران باید مدل کسبوکار و نحوه سودآوری را بهوضوح توضیح دهند. اما در طرحهای پانزی، گردانندگان توضیحات پیچیدهای ارائه میدهند تا درک شرایط برای سرمایهگذاران دشوار باشد. این روش باعث شده که افراد کمتر درباره اعتبار پروژه تحقیق و سریعتر سرمایه خود را وارد سیستم کنند.
فشار برای سرمایهگذاری سریع
کلاهبرداران پانزی معمولا سرمایهگذاران را تحت فشار قرار میدهند تا در کمترین زمان ممکن سرمایهگذاری کنند. آنها با تبلیغات هیجانانگیز و پیشنهادهای محدود زمانی، افراد را ترغیب میکنند که بدون بررسی دقیق، سرمایه خود را وارد سیستم کنند.
رشد سریع
گردانندگان پروژههای پانزی معمولا ادعا میکنند که سرمایه شما در مدتزمان کوتاهی چندین برابر خواهد شد. در حالی که در سرمایهگذاریهای واقعی، سرمایهگذاران باید برای رشد دارایی خود برنامهریزی کنند، ریسکهای احتمالی را بپذیرند و تحلیلهای اقتصادی انجام دهند. اگر فردی ادعا کرد که سرمایهتان در مدت کوتاهی چند برابر خواهد شد، باید در مورد صحت این ادعا تردید کنید.
مشکل در نقد کردن سرمایه
پروژههای معتبر همیشه امکان برداشت سرمایه را فراهم میکنند. اما در طرحهای پانزی، گردانندگان ابتدا پرداختها را انجام میدهند تا اعتماد سرمایهگذاران اولیه را جلب کنند؛ اما پس از مدتی، اجازه برداشت وجه را نمیدهند. اگر پروژهای فرآیند نقدشوندگی شفافی نداشته باشد، بهتر است سرمایه خود را وارد آن نکنید.
چند نمونه از پروژه های پانزی
طرحهای پانزی همواره یکی از روشهای رایج کلاهبرداری در بازارهای مالی بودهاند. در این نوع طرحها، سود سرمایهگذاران قدیمی از طریق جذب سرمایهگذاران جدید پرداخت شده و در نهایت، زمانی که ورودی سرمایه کاهش پیدا کند، پروژه فرو میپاشد. در ادامه، برخی از طرحهای پانزی مشهور را بررسی میکنیم.
پروژه لو پرلمن
لو پرلمن، مدیر گروههای موسیقی معروف، از شهرت خود برای جلب اعتماد سرمایهگذاران بهره برد. او با وعده سودهای کلان، سرمایه افراد را جذب کرد؛ اما در واقع، از پول سرمایهگذاران جدید برای پرداخت سود سرمایهگذاران قبلی استفاده میکرد. این چرخه معیوب تا زمانی ادامه داشت که منابع مالی کاهش یافت و او به جرم کلاهبرداری دستگیر شد.
برنی میداف
برنی میداف، یکی از فعالان برجسته بورس نیویورک، با راهاندازی یک شرکت سرمایهگذاری، طرح پانزی عظیمی را اجرا کرد. در طول ۱۵ سال، حدود ۶۵ میلیارد دلار از سرمایهگذاران سرقت شد. این کلاهبرداری به اندازهای گسترده بود که ورشکستگی چندین بانک را در پی داشت. در سال ۲۰۰۸، شرکت دیگر قادر به بازگرداندن سرمایهها نبود و کمیسیون بورس آمریکا داراییهای آن را جعلی اعلام کرد. در نهایت، میداف به ۱۵۰ سال زندان محکوم شد و در سال ۲۰۲۱ در زندان درگذشت.
دی سی سولار
پروژه DC Solar به بهانه سرمایهگذاری در حوزه انرژیهای تجدیدپذیر، سرمایهگذاران را به دام انداخت. با وجود هشدارهای متعدد، بسیاری از افراد به طمع سودهای وعده داده شده، سرمایه خود را وارد این طرح کردند. در نهایت، فعالیت این پروژه متوقف شد و حسابهای کاربران مسدود شدند.
کاربرد شاخص ترس و طمع در بازارهای مالی چیست؟
جورج سانتوس
جورج سانتوس، نماینده جمهوریخواه کنگره آمریکا، در سال ۲۰۲۰ در شرکت Harbor City Capital سرمایهگذاری کرد. او وعده سودهای غیرواقعی به سرمایهگذاران داد اما در سال ۲۰۲۱، کمیسیون بورس آمریکا داراییهای شرکت را مسدود کرد. سانتوس مدعی شد که از این کلاهبرداری بیاطلاع بوده است.
بیت کانکت
پروژه BitConnect در سال ۲۰۱۶ با وعده سود ۴۰ درصد ماهانه آغاز به کار کرد و سرمایهگذاران را تشویق به خرید بیتکوین از طریق این پلتفرم کرد. اما این طرح بر اساس یک مدل هرمی بنا شده بود. در نهایت، با افزایش تعداد اعضا و کاهش منابع مالی، پروژه دچار فروپاشی شد. از جمله نشانههای پانزی بودن این پروژه، وعده سودهای غیرمنطقی، ایجاد توکن بدون پشتوانه و مدل هرمی بود.
بیت کوین ارا
سایت Bitcoin Era یکی دیگر از سایت های پانزی بود که وعده میداد با سرمایه اولیه ۲۵۰ دلار، افراد را در کمتر از یک سال به میلیونر تبدیل میکند. این پلتفرم ادعا داشت که با استفاده از یک ربات معاملهگر، روزانه ۱۱۰۰ دلار سود تضمینی ایجاد میکند. وعدههایی که بیش از حد خوب به نظر میرسند، معمولا نشانهای از کلاهبرداریاندو این پروژه نیز از این قاعده مستثنی نبود.
QuadrigaCX
در سال ۲۰۲۰، صرافی QuadrigaCX یکی از صرافیهای بزرگ ارز دیجیتال در کانادا بود. جرالد کوتن، بنیانگذار این صرافی، حسابهای جعلی با موجودی غیر واقعی ایجاد کرده و از سرمایه کاربران برای جبران کمبودهای مالی استفاده میکرد. ضعف در مدیریت تسویهحسابها و شفاف نبودن مالی، از نشانههای این طرح کلاهبرداری بودند.
پای نتورک
Pi Network یک اپلیکیشن برای استخراج رمز ارز PI است؛ اما هنوز در صرافیها لیست نشده است. برخی نشانهها مانند مدل پاداشدهی نامشخص و نبود ارزش واقعی پروژه، باعث ایجاد تردید درباره ماهیت این پروژه شده است.
بریج اوراکل
Bridge Oracle یکی از پروژههای مشکوک در حوزه بلاکچین بود که ادعا داشت یک اوراکل غیرمتمرکز برای قراردادهای هوشمند ارائه میدهد. این پروژه وعده میداد که دادههای دنیای واقعی را به بلاکچین منتقل کرده و امکان اجرای قراردادهای هوشمند قابلاعتماد را فراهم میکند؛ اما خلاف ادعاهای مطرحشده، هیچ محصول کاربردی یا تکنولوژی خاصی در این پروژه ارائه نشد.
یکی از نشانههای مهم کلاهبرداری در Bridge Oracle این بود که توسعهدهندگان آن هیچ فعالیت مشخصی در توسعه پروژه نداشتند و صرفا روی جذب سرمایه تمرکز کرده بودند. پس از مدتی، سرمایهگذاران متوجه شدند که هیچ پیشرفتی در پروژه وجود ندارد و عملا یک طرح پانزی برای جمعآوری سرمایه بوده است.
پلاس توکن
Plus Token در سال ۲۰۱۸ آغاز به کار کرد و بیشتر سرمایهگذاران آن از چین و کره جنوبی بودند. این پروژه وعده سودهای کلان ماهانه را میداد و کاربران را تشویق به خرید توکنی با نام Plus میکرد. در نهایت، حدود ۲.۹ میلیارد دلار از سرمایه کاربران به سرقت رفت. توکن Plus که به عنوان یک دارایی ارزشمند معرفی شده بود، تقریبا بیارزش شد و در سال ۲۰۱۹، فروپاشی این طرح آغاز شد.