ذهن ما گاهی، به جای منطقی عمل کردن، در دام قضاوتهای نادرست و گرایشهای ناخودآگاه میافتد. این همان جایی است که خطاهای شناختی یا سوگیریها وارد عمل میشوند. آنها مانند فیلترهایی نامرئیاند که دید ما را تحریف و از مسیر درست منحرف میسازند. در این مقاله، به دنیای پیچیده خطاهای شناختی قدم میگذاریم و بررسی میکنیم که چگونه میتوانیم با شناخت و مدیریت آنها، عملکرد بهتری در سرمایهگذاری داشته باشیم.
سوگیری شناختی یعنی چه؟
مفهوم سوگیری شناختی یعنی خطاها یا انحرافهایی که در فرایندهای فکری انسان وجود دارند. این سوگیری، عامل بسیاری از تصمیمگیریها و قضاوتهای اشتباه است. خطاهای این چنینی اغلب به دلیل میانبرهای ذهنی، احساسات، یا اطلاعات ناقص اتفاق میافتند و بر نحوه پردازش اطلاعات ما تاثیر میگذارند. در بازارهای مالی نیز، سوگیریهای شناختی میتوانند تاثیرات بزرگی بر تصمیمگیری ما داشته باشند؛ به این صورت که بهجای انتخاب منطقی و ارزیابی درست اطلاعات، تحت تاثیر احساسات یا پیشفرضهای نادرست پیش میرویم. ذهن انسان برای سادهسازی فرایند تصمیمگیری، از سوگیری شناختی استفاده میکند. زمانی که بر اساس سوگیری شناختی عمل میکنیم:
- ریسکها را به درستی ارزیابی نمیکنیم؛
- رفتارهای جمعی یا هیجانی نشان میدهیم؛
- تصمیمهایی میگیریم که با اهداف مالی ما همخوانی ندارد.
سوگیریها به صورت مستقیم روی قیمتگذاریها، رفتار بازار و حتی ایجاد حبابها یا بحرانهای مالی تاثیر میگذارند. در ادامه بیشتر با این نوع خطاهای روانشناختی آشنا میشویم.
انواع خطاهای شناختی در بازارهای مالی
انواع خطاهای شناختی وجود دارند که سرمایهگذاران را در تصمیمگیریهایشان به اشتباه میاندازند. با ما همراه باشید تا موارد رایج خطاهای شناختی را بشناسیم:
تایید
در سوگیری تایید، افراد تمایل دارند به طور جانبدارانه اطلاعاتی را جستوجو کنند و به خاطر بسپارند که باورها و فرضیههای قبلیشان را تایید میکنند و در مقابل، اطلاعات مخالف را نادیده میگیرند. در بازار مالی، خطای شناختی زیان قابل توجهی به سرمایهگذار وارد میکند که در ادامه توضیح میدهیم:
- تصمیمات اشتباه: سرمایهگذار به جای ارزیابی کامل اطلاعات، فقط به شواهدی اعتماد میکند که باورش را تایید کند؛
- رفتار هیجانی: فرد به جای تحلیل عمیق دادهها، به روندهای جمعی توجه میکند و بر اساس آن پیش میرود؛
- نادیده گرفتن ریسک: گاهی سرمایهگذار به طور افراطی خوشبینانه به معامله مینگرد و خطرات واقعی را نادیده میگیرد.
واپس نگری
در سوگیری واپسنگری بعد از وقوع یک رویداد، افراد تصور میکنند که از قبل پیشبینی آن واضح بوده، در حالی که در زمان وقوع آن، توانایی پیشبینی درست را نداشتند. این خطای شناختی در بازار مالی، مشکلات زیر را به وجود میآورد:
- سرزنش خود یا اعتمادبهنفس کاذب:
اگر ارز مدنظر سقوط کند، احتمال دارد معاملهگران، خودشان را سرزنش کنند که چرا زودتر آن را نفروختند. در مقابل اگر ارزش ارز افزایش یابد، افسوس میخورند که چرا زودتر از آن خریداری نکردند. از طرفی به دلیل اینکه پیشبینیشان درست بود، ممکن است اعتمادبهنفس کاذب پیدا کنند.
- تصمیمگیریهای اشتباه در آینده:
در این خطای شناختی، بیش از حد به توانایی پیشبینی خود اعتماد میکنند و ممکن است ریسک بیشتری را بپذیرند.
- نادیدهگرفتن پیچیدگی بازار:
ممکن است بازار را سادهتر از چیزی که تصور کنند که واقعا است، در صورتی که بازار مالی بسیار پیچیده و پیشبینی نشدنی است.
تاخر
در سوگیری تاخر، توجه افراد بیشتر به رویدادهای اخیر است؛ یعنی به چیزهایی که در گذشته دورتر پیش آمده، کمتر توجه میکنند. در این خطای شناختی، تصمیمات خود را بیشتر بر اساس اتفاقات اخیر میگیرند و به سایر دادهها و تاریخچه طولانیتر توجهی نمیکنند. این سوگیری چطور در بازار مالی به سرمایهگذاران آسیب میزند؟
- تصمیمات عجولانه و احساسی:
به جای تحلیل منطقی، با دیدن تغییرات کوتاهمدت ممکن است سریع واکنش نشان دهند و دارایی را جابهجا کنند.
- نادیده گرفتن روندهای بلندمدت:
با توجه به اتفاقات اخیر، دادههای قدیمیتر یا روندهای بلندمدت را نادیده میگیرند. اگر بازاری اخیرا سودآور باشد، ممکن است تصور کنند که این سود دائمی است و نوسانات تاریخی را در نظر نگیرند.
- ریسک یا رفتار محافظهکارانه بیش از حد:
در سوگیری تاخر ممکن است با دیدن سودهای اخیر یک دارایی، ریسک کرده و بیش از حد روی آن سرمایهگذاری کنند. همچنین احتمال دارد پس از یک افت کوتاهمدت، از ترس زیان بیشتر، سرمایهگذاری را متوقف کنند.
اکتشافات موجود
در سوگیری اکتشافات موجود، افراد زمانی که قصد تصمیمگیری در بازار مالی را دارند، بیشتر به اطلاعاتی تکیه میکنند که به راحتی در دستریاند یا زودتر به ذهنمان میآیند، نه به اطلاعاتی که دقیقتر یا جامعتر باشند. ذهن به طور طبیعی به سمت چیزهایی میرود که به تازگی دیده یا شنیده یا در اطرافاش بیشتر تکرار میشوند. زیانهای سوگیری اکتشافات موجود بشناسیم:
- توجه بیش از حد به اخبار داغ:
سرمایهگذاران ممکن است فقط بر اساس اخبار پر سروصدا اخیر تصمیم بگیرند؛ حتی اگر این اطلاعات کامل یا معتبر نباشد.
- رفتار گلهای:
وقتی اکثریت افراد به یک سهم یا دارایی توجه میکنند، این سوگیری بدون بررسی سایر معاملهگران را هم به همان سمت میبرد.
- نادیده گرفتن اطلاعات بنیادی:
ممکن است اطلاعات تحلیلی یا بنیادی مثل سودآوری شرکتها را نادیده بگیرند و فقط به اطلاعاتی تکیه کنند که در دسترستر است.
لنگر انداختن
سوگیری لنگر انداختن یعنی تصمیمات سرمایهگذاران به شدت تحت تاثیر اولین اطلاعات یا عددی که میبینند قرار میگیرد، حتی اگر این اطلاعات دقیق نباشد. به عبارت دیگر، ذهن افراد به یک لنگر اولیه گیر میکند و بقیه تحلیلها و تصمیمات را حول همان اطلاعات تنظیم میکند. آسیبهای این خطای شناختی در بازار مالی را در ادامه توضیح میدهیم:
- نادیده گرفتن اطلاعات جدید:
سرمایهگذاران به جای توجه به تغییرات و دادههای واقعی، به عدد اولیه یا لنگر میچسبند.
- تصمیمگیری غیرمنطقی:
وقتی قیمت اولیه یک سهم یا دارایی خیلی بالا یا پایین باشد، ممکن است به اشتباه آن را بخرند یا بفروشند.
- ریسکپذیری یا محافظهکاری افراطی:
اگر لنگر اولیه خیلی خوشبینانه باشد، ممکن است بیش از حد ریسک کنند. اگر بدبینانه باشد، احتمالا فرصتهای سود را از دست بدهیم.
زیانگریزی
ذهن انسان به طور طبیعی بیشتر از اینکه به سود فکر کند، روی جلوگیری از ضرر تمرکز دارد. سوگیری زیانگریزی به این معناست که افراد تمایل دارند از زیان جلوگیری کنند، حتی اگر برای این کار فرصت سود را از دست بدهند. در این سوگیری، افراد زیان را بسیار دردناکتر از لذت ناشی از سود میبینند. با انواع آسیبهای این خطای شناختی در بازار مالی آشنا شوید:
- نگهداری بیش از حد داراییهای زیانده:
افراد تمایل دارند سهام یا داراییای که در زیان است را نگه دارند و امید دارند که روزی قیمت آن دارایی بالا میرود.
- فروش سریع داراییهای سودده:
وقتی سهمی سود میدهد، این افراد معمولا خیلی سریع آن را میفروشند تا سود خود را تضمین کنند، در حالی که اگر بیشتر صبر میکردند، ممکن بود سود بیشتری به دست آورند.
- تعادل نادرست در سرمایهگذاری:
به دلیل ترس از زیان، افرادی که تحت تاثیر این سوگیریاند، ممکن است بسیار محافظهکارانه معامله کنند.
مغالطه روایی
بر اساس سوگیری مغالطه روایی در بازار مالی سرمایهگذاران تصمیمات خود را بر اساس داستانها و روایتهای جذاب و حتی غیرواقعی میگیرند و نسبت به دادهها و تحلیلهای درست بیتوجهاند.
زیانهای سوگیری مغالطه روایی در بازار مالی:
- نادیده گرفتن واقعیتها:
افراد احتمال دارد به خاطر یک روایت هیجانانگیز، مشکلات واقعی شرکت را نادیده بگیرند.
- واکنش به اخبار و شایعات:
داستانهای جذاب در رسانهها یا شبکههای اجتماعی میتواند معاملهگران را به صورت هیجانی به بازار جذب کند تا داراییهای خاصی را بخرند.
- ایجاد حبابهای قیمتی:
روایتهای جذاب قیمتها را به طور غیرمنطقی افزایش میدهد، زیرا افراد بیش از حد به داستانهای موفقیت خوشبیناند.
وضعیت موجود
افراد به جای اینکه تصمیم جدیدی بگیرند، به حالت فعلی پایبند میمانند، چون تغییر برایشان سخت یا ترسناک است، حتی اگر تغییر سود بیشتری داشته باشد. در بازار مالی این سوگیری ممکن است مشکلات زیر را برای سرمایهگذار به وجود آورد:
- بررسی نکردن فرصتهای جدید:
معاملهگر به جای جستوجوی فرصتهای جدید و سودآور، به سرمایهگذاریهای قدیمی خود پایبند میماند.
- ترس از تغییر استراتژی:
سرمایهگذاران معمولا از تغییر برنامه یا استراتژی سرمایهگذاری خود میترسند، حتی اگر استراتژی فعلی نتایج ضعیفی داشته باشد.
نقطه کور
افرادی که تحتتاثیر این خطای شناختیاند، همیشه اشتباهات و سوگیریهای دیگران را میبینند؛ ولی باور دارند که خودشان چنین اشتباهاتی را انجام نمیدهند. در نتیجه، این افراد خودشان را منطقیتر از چیزی که هستند تصور میکنند و نمیتوانند خطاهای شناختیای که دارند را ببینند. آنها معمولا در بازار مالی با مشکلات زیر روبهرو میشوند:
- اعتماد بیش از حد به قضاوت شخصی:
این افراد فکر میکنند تصمیمات منطقیتری از دیگران میگیرند و این اعتماد بیش از حد، مانع درس گرفتن از اشتباهاتشان است.
- نادیده گرفتن مشورتها:
افراد با تکیه بر قضاوت خودشان، نسبت به اطلاعات و تحلیلهای متخصصان در بازار بیتوجهاند و ممکن است ضرر مالی بزرگی به سرمایه وارد کنند.
هالهای
سوگیری هالهای به این معناست که سرمایهگذاران بر اساس یک ویژگی مثبت یا منفی در مورد شرکت یا محصول، قضاوت کلی و غیرمنطقی میکنند. این ویژگی خاص، تمام ابعاد دیگر را تحت تاثیر قرار میدهد، حتی اگر ارتباط مستقیمی نداشته باشد. با زیانهای این خطای شناختی در بازار مالی آشنا شوید:
- اعتماد به شرکتهای مشهور یا برندهای بزرگ:
سرمایهگذاران فقط به این دلیل که یک شرکت برند معروفی است یا محصولات موفقی دارد، فکر میکنند سرمایهگذاری در آن شرکت هم همیشه سودآور است.
- تحت تاثیر شخصیت مدیران یا تبلیغات قرار گرفتن:
گاهی سرمایهگذاران به دلیل شهرت مدیرعامل یا جذابیت تبلیغات، روی یک شرکت تمرکز میکنند.
- نادیده گرفتن نقاط ضعف:
این افراد وقتی یک ویژگی مثبت شرکت را میبینند، احتمالا نقاط ضعف آن را نادیده میگیرند.
آیا خطاهای شناختی روی معاملات و سود تاثیر میگذارد؟
بله، خطاهای شناختی بهشدت بر تصمیمگیری در بازار مالی و در نتیجه بر سود سرمایهگذاران تاثیر میگذارند. با وجود این خطاها، احتمال دارد افراد به جای تصمیمگیری منطقی و بر اساس دادهها، تحت تاثیر احساسات یا قضاوتهای نادرست قرار بگیرند. این خطاهای شناختی بهرهوری سرمایهگذاری را کاهش میدهند و سرمایهگذار تحت تاثیر آن، تصمیمات زیانباری میگیرد. برای کاهش تاثیر خطاهای شناختی، آگاهی از وجود این سوگیریها و تحلیل منطقی بازار، ضروری است. همیشه قبل از تصمیمگیری، دادهها و اطلاعات معتبر را بررسی کنید و از ابزارهایی مثل تحلیل بنیادی یا تکنیکال استفاده کنید. همچنین، میتوانید از یک مشاور حرفهای کمک بگیرید تا تصمیمات شما بیطرفانه و بر اساس واقعیت باشد.
سخن پایانی
خطاهای شناختی در بازار مالی میتوانند تصمیمگیریهای ما را از مسیر منطقی منحرف کنند و زیانهای مالی زیادی به ما وارد کند. این سوگیریها، اغلب به دلیل احساسات، قضاوتهای نادرست، یا ناآگاهی از تاثیرات آنها بر تصمیماتمان شکل میگیرند. برای کاهش این تاثیرات، باید از وجود این خطاها آگاه باشیم و تصمیمات خود را بر اساس دادههای واقعی، تحلیل منطقی، و بدون پیشداوری بگیریم. استفاده از مشاوره حرفهای، ابزارهای تحلیل دقیق، و پذیرش اشتباهات گذشته میتواند به ما کمک کند تا سرمایهگذاریهای موفقتر و آگاهانهتری داشته باشیم.
سوالات متداول
Bias چیست؟
Bias یعنی تمایل یا گرایشی که براساس آن افراد بهطور ناخودآگاه یا آگاهانه تصمیمگیریها یا قضاوتهایی غیرمنطقی و یکجانبه دارند. این تمایلات معمولا تحت تاثیر احساسات، تجربیات، یا عقاید قبلی شکل میگیرند و میتوانند دیدگاه ما را نسبت به واقعیت تغییر دهند.
معنی سوگیری چیست؟
در واقع سوگیری معادل فارسی Bias است و هر دو یک مفهوم را بیان میکنند. هر دو به معنای گرایش یا تمایل ناآگاهانهاند که در قضاوت یا تصمیمگیری نادرست ما تاثیر دارند.