حتماً در خبرهای اقتصادی دربارۀ سیاست پولی و مالی شنیدهاید؟ سیاستهای پولی و مالی ابزارهاییاند که دولتها برای کنترل اقتصاد و ایجاد ثبات مالی از آنها استفاده میکنند. سیاست پولی معمولاً بانک مرکزی اعمال میکند و هدف آن تنظیم جریان نقدینگی در بازار است. در واقع بانک مرکزی از این سیاست برای کنترل تورم و رشد اقتصادی استفاده میکند. سیاست مالی نیز به واسطه تنظیم بودجه دولت، مالیاتها و هزینههای عمومی اجرا شده و از آن برای توزیع منابع و حمایت از پروژههای عمومی استفاده میکنند. این دو نوع سیاست به دولتها کمک میکنند تا تعادل اقتصادی را برقرار کرده و از نوسانات شدید جلوگیری کنند. اگر تمایل دارید که اطلاعات جامعی دربارۀ سیاست پولی و مالی به دست آورید، مطالعه ادامه این مطلب از سایت گلدیکا برایتان مفید خواهد بود.
سیاست مالی و پولی یعنی چه؟
سیاست مالی (Fiscal Policy) به مجموعه اقدامات دولت برای مدیریت اقتصاد از طریق تنظیم درآمدها (مثل مالیات) و مخارج دولتی اشاره دارد. هدف اصلی این سیاستها کنترل چرخه اقتصادی، کاهش نابرابری و تحریک رشد اقتصادی است. در سیاست مالی انبساطی، دولت با افزایش هزینهها و کاهش مالیاتها به رشد و اشتغال کمک میکند، درحالیکه در سیاست مالی انقباضی، با کاهش هزینهها و افزایش مالیات، تورم را کنترل و مصرف را محدود میکند.
نقطه مقابل سیاست مالی، سیاست پولی (Monetary Policy) است. به مجموعه اقداماتی که بانک مرکزی برای تنظیم عرضه پول و کنترل نرخ بهره به کار میگیرد، سیاست مالی میگویند. این سیاستها را با هدف کنترل تورم، حفظ ثبات اقتصادی و تحریک رشد اقتصادی اجرا میکنند.
اهداف سیاستهای پولی را میدانید؟
برای درک بهتر سیاستهای پولی، درک اهداف آن ضروری است. رایجترین اهداف سیاست پولی عبارتاند از:
- کنترل تورم:
بانک مرکزی با تنظیم عرضه پول و نرخ بهره، نرخ تورم را مدیریت میکند تا افزایش بیرویه قیمتها را کنترل کرده و ثبات اقتصادی را حفظ کند. این اقدام از کاهش ارزش پول و آسیب به قدرت خرید مردم جلوگیری میکند. - تحریک رشد اقتصادی:
سیاستهای پولی انبساطی مانند کاهش نرخ بهره و افزایش عرضه پول به تحریک سرمایهگذاری و مصرف کمک میکند. این رشد در تولید و اشتغال، رونق اقتصادی و بهبود وضعیت کلی اقتصاد مؤثر است. - کاهش نرخ بیکاری:
سیاست پولی با تشویق شرکتها به سرمایهگذاری از طریق کاهش نرخ بهره، فرصتهای شغلی بیشتری ایجاد میکند. این امر کاهش بیکاری و افزایش سطح رفاه اقتصادی را به دنبال دارد. - حفظ ثبات قیمتها:
بانک مرکزی با مدیریت عرضه پول و کنترل نرخ بهره، نوسانات شدید قیمتی را کاهش داده و شرایط پایداری را برای اقتصاد فراهم میکند. این ثبات به برنامهریزی بهتر اقتصادی و سرمایهگذاری بلندمدت منجر میشود. - مدیریت توازن پرداختها:
تنظیم سیاستهای پولی میتواند بر نرخ ارز و تعادل در تجارت خارجی تأثیر بگذارد. این توازن پرداختها از ایجاد کسری تجاری و نوسانات شدید ارزی جلوگیری کرده و به بهبود موقعیت اقتصادی کشور در تجارت بینالمللی کمک میکند.
ابزارهای سیاستهای پولی
بانک مرکزی برای برای مدیریت اقتصاد کلان از ابزارهای سیاست پولی استفاده میکند. این ابزارها عبارتاند از:
نرخ بهره
نرخ بهره یکی از ابزارهای سیاست پولی است که به بانک مرکزی اجازه میدهد با تغییر آن، جریان وامدهی و وامگیری در اقتصاد را کنترل کند. با افزایش نرخ بهره، هزینه وامگیری بیشتر شده و در نتیجه، تقاضا برای وام کاهش مییابد. بدینطریق با کاهش مصرف و سرمایهگذاری روبهرو میشویم. از طرفی کاهش نرخ بهره پیامدی مانند افزایش تقاضا برای وام و تحریک مصرف و سرمایهگذاری را دنبال دارد. این تغییرات در نرخ بهره، تأثیر مستقیمی بر رفتار مصرفکنندگان و شرکتها میگذارند.
عملیات بازار آزاد
در عملیات بازار آزاد، بانک مرکزی با خریدوفروش اوراققرضه دولتی، میزان عرضه پول در اقتصاد را مدیریت میکند. خرید اوراق توسط بانک مرکزی، حجم پول در گردش را افزایش داده و نرخ بهره را کاهش میدهد. این روند در راستای سیاست پولی انبساطی عمل میکند. در مقابل، فروش اوراق پیامد کاهش حجم پول و افزایش نرخ بهره را دنبال دارد و در راستای سیاست پولی انقباضی است. این ابزار تأثیر زیادی بر پایه پولی و نرخ بهرههای کوتاهمدت در بازار دارد و به تثبیت بازار مالی کمک میکند.
نرخ ذخیره قانونی
نرخ ذخیره قانونی مشخص میکند که چه میزان از سپردههای بانکی باید نزد بانک مرکزی بهصورت ذخیره نگهداری شوند. افزایش این نرخ به معنای کاهش منابع قابل وامدهی بانکها و بهتبع آن کاهش عرضه پول است. کاهش نرخ ذخیره قانونی به بانکها امکان میدهد منابع بیشتری برای وامدهی داشته باشند و این سیاست در جهت انبساط پولی عمل میکند. تنظیم نرخ ذخیره قانونی، بر ضریب تکاثر پول (ضریب تکاثر پول به قدرت افزایش حجم پول بر اساس فعالیت بانکهای میگویند.) تأثیر زیادی دارد و نقش مهمی در کنترل حجم پول در اقتصاد ایفا کند.
سیاست پولی انقباظی چیست و چطور کار میکند؟
سیاست پولی انقباضی به مجموعهای از اقدامات بانک مرکزی اشاره میکند که هدف آن کاهش حجم پول و کنترل تورم است. با افزایش نرخ بهره و کاهش نقدینگی، تقاضا برای وامها و هزینهکرد کاهش یافته و به همین ترتیب تورم کاهش مییابد. این سیاست در زمانهایی که اقتصاد با رشد سریع و تورم بالا مواجه است، کاربرد دارد. از طرف دیگر، سیاست پولی انقباضی، رشد اقتصادی را کاهش میدهد؛ بنابراین باید با دقت از آن استفاده کرد.
خنثی-انبساطی-انقباضی
سیاستهای پولی را میتوان به سه دسته انبساطی، انقباضی و خنثی تقسیم کرد. سیاست انبساطی بهمنظور افزایش حجم پول و تحریک رشد اقتصادی اعمال شده و عموماً در زمان رکود اقتصادی از آن استفاده میکنند. سیاست انقباضی عکس آن عمل کرده و برای کنترل تورم، حجم پول را کاهش میدهد. سیاست خنثی نیز زمانی به کار میرود که اقتصاد به تعادل رسیده و نیازی به تغییر عمده در نقدینگی نیست. هر یک از این سیاستها به شرایط اقتصادی بستگی دارند و بانک مرکزی آنها را مدیریت میکند. توضیح کلی این سیاستها به شرح زیر است:
- سیاست مالی خنثی:
این سیاست را زمانی اجرا میکنند که اقتصاد در وضعیت تعادل قرار دارد و هزینههای دولت به طور کامل از طریق درآمدهای مالیاتی تأمین میشود. - سیاست مالی انبساطی:
این سیاست در شرایطی کاربردی است که هزینههای دولت از درآمدهای مالیاتی فراتر رفته و اقتصاد در حالت رکود قرار دارد. به واسطه سیاست مالی منبسط، افزایش مخارج دولتی به رشد اقتصادی کمک شود. - سیاست مالی انقباضی:
زمانی که هزینههای دولتی کمتر از درآمدهای مالیاتی است، با هدف کاهش فشارهای تورمی و کنترل رشد اقتصادی از سیاست مالی انقباضی استفاده میکنند.
سیاست مالی چیست؟
سیاست مالی به مجموعه اقداماتی میگویند که دولت از طریق تنظیم بودجه، مالیاتها و هزینهها برای تأثیرگذاری بر اقتصاد اعمال میکند. این سیاست شامل افزایش یا کاهش مخارج دولتی و تعیین سطح مالیاتها است. در شرایطی که اقتصاد با رکود مواجه شده، دولت از طریق افزایش هزینهها و کاهش مالیاتها سعی دارد که رشد اقتصادی را تحریک کند. در مقابل، سیاست مالی انقباضی برای کنترل تورم و کاهش کسری بودجه به کار میرود. این سیاست به دولت اجازه میدهد مستقیم بر اقتصاد تأثیر بگذارد.
تفاوت سیاستهای مالی و پولی
سیاستهای مالی و پولی از نظر اهداف و ابزارهای اجرایی متفاوتاند. سیاست پولی را بانک مرکزی با تنظیم نرخ بهره و حجم پول اجرا میکند، درحالیکه سیاست مالی توسط دولت و از طریق تنظیم بودجه و مالیات اجرا شدنی است. هدف اصلی سیاست پولی، مدیریت نقدینگی و کنترل تورم بوده و هدف سیاست مالی بیشتر بر توزیع منابع و پشتیبانی از پروژههای عمومی تمرکز دارد. این دو سیاست مکمل یکدیگرند و برای تعادل اقتصادی به کار میروند. گزینههای زیر بررسی دقیقی از تفاوت سیاستهای مالی و پولیاند:
- سیاستگذار:
سیاست پولی را بانک مرکزی تعیین کرده و برای سیاست مالی دولت و کنگره تصمیمگیری میکنند؛ - ابزارها:
سیاست پولی را با استفاده از ابزارهایی مانند نرخ بهره و عملیات بازار باز اجرا میکنند. خریدوفروش اوراق قرضه دولتی، برای گسترش یا انقباض میزان پول در سیستم بانکی فعالیت بازار باز است. سیاست مالی از تنظیم نرخ مالیات و تغییرات در مخارج دولتی اعمال میگردد؛ - استقلال و نفوذ: بانک مرکزی در تصمیمگیریهای سیاست پولی مستقل از دولت عمل میکند تا از تأثیرات سیاسی مصون بماند؛ اما سیاست مالی تحتتأثیر دولت و کنگره بوده و ممکن است متناسب با اولویتهای سیاسی تغییر کند؛
- تأثیرگذاری بر اقتصاد:
سیاست پولی به طور مستقیم شرایط مالی را از کنترل نرخ بهره کوتاهمدت و بلندمدت و تأثیر بر هزینههای سرمایهگذاری و وامدهی مدیریت میکند. سیاست مالی بهصورت مستقیم از طریق هزینههای دولتی و مالیاتها، و به طور غیرمستقیم با تأثیر بر سیاست پولی، بر اقتصاد اثر میگذارد.
اقتصاد کینزی چیست و چه تفاوتی با اقتصاد کلاسیک دارد؟
اقتصاد کینزی و کلاسیک دو دیدگاه کلیدی در اقتصاداند که رویکردهای متفاوتی برای ثبات اقتصادی دارند. در واقع اقتصاد کینزی بر نیاز به مداخله دولت در بازار برای برای تحریک تقاضا و کاهش بیکاری تأکید میکند. این نظریه، که توسط جان مینارد کینز در دوران رکود بزرگ شکل گرفت، بیانگر این است که افزایش هزینههای دولت و کاهش مالیاتها اقتصاد را از رکود خارج میکند. کینز معتقد بود که تقاضای کل بهعنوان نیروی محرک اقتصاد باید تقویت شود.
اقتصاد کلاسیک به نظریه خودتنظیمی بازار و نیروی عرضه و تقاضا متکی بوده و معتقد است که اقتصاد در بلندمدت بدون مداخله دولت به تعادل میرسد. این دیدگاه که توسط آدام اسمیت و سایر اندیشمندان قرن 18 و 19 توسعه یافت، بر اهمیت بازار آزاد و حداقل نقش دولت تأکید دارد و تورم کمتر را از بیکاری در نظر میگیرد.
جمعبندی
در این مطلب از وبگاه گلدیکا به بررسی تفاوت اقتصاد کینزی و کلاسیک پرداخته و اطلاعات دقیقی دربارۀ سیاست انقباضی و انبساطی در اختیارتان گذاشتیم. حال میدانید که سیاست انقباضی و انبساطی به انگلیسی معادل دو عبارت Contractionary Policy و Expansionary Policy بوده و بیانگر چه مفاهیمی هستند. آشنایی با سیاستهای پولی بانک مرکزی برای سرمایهگذاری و کسب اطلاعات از بازارهای مالی ضروری است. اگر سؤالی در این زمینه دارید، در بخش نظرات عنوان کنید تا کارشناسان گلدیکا راهنماییتان کنند.
سوالات متداول
اقتصاد کینزی و کلاسیک چه فرقی با هم دارند؟
اقتصاد کینزی و کلاسیک دو دیدگاه متفاوت اقتصادی هستند. اقتصاد کینزی بر این باور است که دولت باید در زمان رکود، از طریق هزینههای دولتی و سیاستهای انبساطی به اقتصاد کمک کند. از سوی دیگر، اقتصاد کلاسیک معتقد است که بازار بهصورت خودکار به تعادل میرسد و نیاز به دخالت دولت ندارد. تفاوت این دو دیدگاه با تأثیر سیاستهای پولی و مالی بر اشتغال و تورم گسترش مییابد.
سیاست پولی و مالی چه فرقی باهم دارند؟
سیاست پولی و سیاست مالی در هدفگذاری و روشهای اجرایی تفاوت دارند. سیاست پولی عمدتاً به تنظیم جریان پول و نرخ بهره توسط بانک مرکزی میپردازد، درحالیکه سیاست مالی شامل بودجهبندی، هزینهها و مالیاتهای دولتی است. هر دو سیاست هدف مشترکی در حفظ تعادل اقتصادی دارند؛ اما سیاست پولی به مدیریت نقدینگی و سیاست مالی به تخصیص منابع تمرکز دارد. این تفاوتها نقش مهمی در کنترل و هدایت اقتصاد ایفا میکنند.